باغ در باغ
باغ در باغ

Editor Khalil Paknia

باغ در باغ    | برگ‌ها   | شعر    | داستان   | نقد   | تماس   |


Sep 27, 2004



    ماده ی ۲۰ ( سه شعر غیر مَجازی یا سه ماده ی غیر مُجاز)



    I

    دیگر از مَجازها خوشم نمی آید
    دنیا که مَجازی نیست که...
    ما همیشه از این زخم خورده‌ایم، خواننده!
    هرچند کسی که راه می رود فکر می کند که راه می رود و فکر می کند "کسی
    راه می رود"
    هرچند همه چیز به سمت ِخودش پیش می آید-
    باز می گردد به سمتِ خودش

    و ما که به هم پیش می آییم، باز می گردیم به هم
    به وهم های پوشیده مان
    که با کمی تفاوت، شبیه "هم" اند.

    بعد، تنها با یک صورت، یعنی شبیه یکی مان فقط
    می نشینیم
    حتی در خودمان هم راه نمی رویم
    فکر هم نمی کنیم که ...

    کمی به باندهامان اجازه می دهیم
    وازخلال شکاف های چند دقیقه ای
    "جاز"گوش می دهیم و
    از درد گریه می کنیم.


    II

    ما به مقدساتِ عالم توهین نکرده ایم
    تنها آلبوم های خیسی را ورق می زنیم
    که اگر عکس هایی از آن را لو بدهیم
    ( یعنی عکس هایی از لحظه ای که داریم در خودمان شنا می کنیم)
    تهمت می زنند و
    به ما می گویند : شاعر

    من به نوبه ی خودم
    عکس ها یم را بیرون کشیده ام:
    چند فیگور آب کشیده.

    حالا با خیال راحت
    می توانید ورق بزنید!


    III


    دروغ هم روزی حقیقت پیدا خواهد کرد
    در اتاقی که پنجره هایش باز است
    - کجاست چیزهایی که امروز نوشتم؟
    - پرنده داخل شد و از روی میزت دزدید

    با این همه خودم حدس می زنم که باید کجا باشد
    یا این که پرنده آمده باشد و
    روی سطر هایش ریده باشد

    - آه عزیزم تو چقدر خوبی،
    اصلا بگذاز به اسم دیگری صدایت کنم:
    آهای آقای ... ببخشید خانم "ایکس"!

    کجا مرده ام ؟

    پیدایم نیست...


برگرفته از : مجموعه شعر" ماده۱ "
( شعرهای ۲۰۰۲-۲۰۰۱)
و. م. آیرو
چاپ : سال ۲۰۰۲- هلسینکی






:

بایگانی

:


پرشین بلاگرز