![]() |
![]() |
![]() |
Mar 26, 2006
![]() این ساحت تیره روزی این هوای بسته فضایی این حرف روشن واقعیتی بسته شد قرارداد قبول؟ خب شروع کنیم این جا مسیر من و جای من این جا مسیر تو و جای تو آن جا که جا نیست او قبول؟ هه! این خیلی خارجی خیلی دور خیلی پِرپِری خیلی تقلیدی خیلی بر ما مگوزید خیلی چرا این طوری این وری تهی بودهگی بی اسلوبی و همه تسلیمی نه اسلیمی عجب! چطوری آخر چطور به چه ترفندهگی وا! چه روز ِپُری از اشیاء کسی نمیپرسد چه عذابی در روح صدف نبضات اگر بزنت باز کسی نمیبیند شن ریزهها دور گردن مثل مروارید همه را گیج میکند مغروق ابدی فریبکار است هجوم که میآید سپری نداری جز حرفهای تقلیدی و حرکت ِدست ِفلج مگر شانس بیاوری (یک وقت دیدی،منتقدی که بارت را خورده با نان بربری حرف هایی پرت را پرتاب کند و بگوید...) و نداند هیچ چیز تازه نیست جز هجوم که میآید چه نوری! چه نوری! که جسم را صرف میکند چه اسرافی! چه اسرافی! |
![]() |
|