باغ در باغ
باغ در باغ

Editor Khalil Paknia

باغ در باغ    | برگ‌ها   | شعر    | داستان   | نقد   | تماس   |


Apr 1, 2006


    **


    چه خوب که هستم و در گفت‌وگوی بی‌پايان
    مرگ و زندگی سراسر می‌درخشم مثل ستاره‌ای
    که حالا در جايی می‌درخشد و راهنمای من است
    و تو را به يادم می‌آورد در گرمای تف کرده‌ی
    کوچه‌ی بی‌پايانی که از مرگ تصويری دور داشتيم
    و فکرمی‌کرديم که جهان روزی درهايش را به روی
    ما می‌گشايد تا ما با راستی زندگی را با صداقتی
    طاقت‌فرسا ادامه دهيم و دورغ نباشيم تا دم مرگ
    مثل ستاره‌ای که حالا در جايی خاموش به خاک
    افتاده‌است.


    **

    و در اين فضا عبور می‌کنم معبر يادهاست و معبر
    فراموشی ‌حافظه‌ی ممتد روزانه و عادت‌ها وهمچنان
    حافظ هرچه که از دست‌رفته و بازنمی‌گردد و در اين
    فضا ديگران هستند پل‌های ارتباط و پل‌های ويرانی
    سوء‌تفاهمی بی‌وقفه که فضا را گاهی تنگ می‌کند و
    نفس را می‌بُرد.




    برگرفته از کتاب: « چند صحنه» ،مجموعه شعرِ، محمود داوودی، نشر آرویج، تهران






:

بایگانی

:


پرشین بلاگرز