![]() |
![]() |
![]() |
Aug 30, 2007
من به جز در گفتوگوی حضوری و آن هم تحت شرایط خاصی، هیچ وقت لازم ندیدهام کار نویسندگان معاصر را ارزیابی کنم . در بارهی نویسندگانی هم که کارشان به درد نمیخورد یا آنهایی که بی هیچ نقدی ستایش میشوند- که این هم کار بیخودی است- شاید گاهی لازم دیدهام ریشخندکنان کارشان را رد کنم. اما دلیلی نمیبینم از نویسندگانی که کارشان با بیاعنتایی یا بدفهمی روبرست حمایت نکنم. اما دربارهی نویسندهای بزرگ که هم مورد احترام است و هم کارش با هیچ خطری- بی اعتنایی و کم اهمیت دادن- روبرو نیست، دیگر ضرورتی برای ارزیابی نیست. مهم این است که باید کارش را خواند. اما همین که نسل جدید جایگزین نسل پیشین شد باید کار بی پایان بازبینیهایی شروع شود که بعدها خود دوباره بازبینی خواهند شد. تی. اس. الیوت *«ترجمهی آزاد: باغ در باغ» ۲۰ سپتامبر ۱۹۵۰ یاحق، کاغذهای جفت و تاقتان رسید توضیح آنکه اول جفت و بعد تاق بود، به اضافهی یک روزنامه که با پست هوایی فرستاده شده بود. فلسفهاش را نفهمیدم چون هرچه خواندم چیز فوری توش پیدا نکردم که صد فرانک مخارج پستش شده بود- اینهم یک جور مشدیگری بود مثل بابیگری و روشنفکریگری و گریهای دیگر، اما اینکه از عدم عریضهنگاری حقیر گلهمند هستید خیلی تعجب میکنم: اولندش که نامهنگاری هیچوقت نقطه ضعف(بهقول فرنگیمآبها) این جانب نبوده است دومندش از کاغذ و این جور چیزها و حتی از زبان باستان و خط باستانی و خیلی چیزهای باستانی دیگر که به دم ما بسته است عقم مینشیند، حالا دیگر شماها که بچههای قرن اتم هستید چرا باید آنقدر کهنهپرست باشید؟ کاغذنویسی در زمان مرحوم مادام دوسوینیه و شادروان قائممقام و این جور موجودات ِ پُرچانه و پُرمدعا و خودنما سوکسه داشت و یک جور اظهار لحیه به شمار میرفته چون هنوز گویا تلگراف و تلفون پا به عرصه وجود نگذاشته بود. از شما چه پنهان که وسایل چاق سلامتی اخیر هم دیگر از مد افتاده، حالا دیگر قرن تلهویزیون است به این ترتیب که اول سال به اول سال روی صفحه تلهویزیون موجودات قیافهی خودشان را به هم تحمیل میکنند بنجول موسیو به هم میگویند و خندهی لوسی هم باز اگر دلشان خواست تو صورت هم میکنند، همین. مگر کتاب فتانهی اصفهانی را نخواندهاید؟ در آنجا نه تنها مکاتبات و مراسلات به توسط تلهویزیون انجام میگیرد بلکه از اروپا به افریقا تلهبنداز هم میشود البته بی آن که مقاربت جسمانی بین زن و شوهر شده باشد و از شما چه پنهان تلهترکمان هم صورت میگیرد یعنی بچهی آنها نمیدانم چرا در استرالیا به دنیا میآید و همه این کارها را باور کنید در آن کتاب تلهویزیون انجام میدهند. البته که هنر نزد ایرانیان است و بس. ما که ملت عقبافتاده هستیم و در مدار ۴۸ درجه مسکن داریم همهی این چیزها را میدانیم و حدس زدهایم. بر پدر باورنکن لعنت! خوب حالا که رفتی ممالک خاج پرستان دو قُرت و نیمت هم باقی است؟ چند صبائی در آنجا معلق میزنی چندتا ادای تازه یاد میگیری خیلی همت کنی یک زن رختشور فرنگی هم میگیری و به میهن عزیزت برای خدمات احتماعی برمیگردی البته با مقادیری زیاد باد و بروت اگر زنت خوشگل بود شکی نیست که ترقیات روزافزون خواهی کرد و بعد هم توی یکی از بندهای «الف» و «ب» و «جیم» میافتی و داد و بیدادت بلند میشود و بعد هم مثل پدر بزرگت با دختر خدمتکار عشقبازی میکنی و مثلاً یک سفر هم به کربلا میروی و با کلیدارباشی تجدید عهد میکنی، حالا ما باید سوبلمه بخوریم؟ راستی معلومات اخیری که به اصرار این جا گذاشتی کمافیالسابق سر جای خودش است. آیا لازم است که آن را به توسط کسی بفرستم؟ مگر در گمرک ایران کاغذ و نوشته و این جور چیزها را وارسی میکنند و باید حساب و کتاب پس داد؟ این هم کاغذ مفصل، دیگر چه میخواهی؟ از قول من به رئیس جمهور خیلی سلام برسان و وشگانش بگیر. دیدار به قیامت یاهو قربانت امضاء صادق هدایت *مجموعه مقالاتی در نقد ادبی: گرد آوری آلن مک لورین T. S. ELIOT, in Horizon, May 1941 **آشنایی با ص. هدایت- م. ف. فرزانهEdited by Robin Majumdar and Allen McLaurin Routledge & Kegan Paul 1975 ISBN: 0710081383 |
![]() |
|