![]() |
![]() |
![]() |
Sep 11, 2004
پُل سلان
ترجمهی حسین منصوری شیرسیاه سپیده دمان را به وقت غروب مینوشیم صبحها مینوشیم ظهرها مینوشیم شبها مینوشیم مینوشیم و مینوشیم درهوا گوری حفرمیکنیم درهوا تنگ نمیآرامیم مردی درخانه زندگی میکند با مارها بازی میکند مینویسد مینویسد وقتی که آفتاب غروب میکند به آلمان موی طلایی تو مارگارته می نویسد و ازخانه بیرون میرود ستارهها میدرخشند سوت میزند سگانش را میخواند سوت میزند یهودیانش را میخواند تا گوری حفر کنند در خاک حال فرمانمان میدهد بنوازید و برقصید شیرسیاه سپیده دمان تو را شبها مینوشیم تو را صبحها مینوشیم ظهرها مینوشیم به وقت غروب تو را مینوشیم مینوشیم و مینوشیم مردی درخانه زندگی میکند با مارها بازی میکند مینویسد مینویسد وقتی که آفتاب غروب میکند به آلمان موی طلایی تو مارگارته موی خاکستری تو سولامیت درهوا گوری حفر میکنیم در هوا تنگ نمیآرامیم حال فریاد میزند تو خاک را عمیقتر بکن و تو بخوان و بنواز دست به سلاح کمر میبرد تکانش میدهد چشمانش آبیست تو خاک را عمیقتر بکن و تو همچنان بخوان و بنواز شیرسیاه سپیده دمان تو را شب ها مینوشیم تو را ظهرها مینوشیم صبحها مینوشیم بهوقت غروب تو را مینوشیم مینوشیم و مینوشیم مردی درخانه زندگی میکند موی طلایی تو مارگارته موی خاکستری تو سولامیت با مارها بازی میکند فریاد میزند مرگ را شیرینتربنوازید مرگ استادی از سرزمین آلماناست فریاد می زند ویولونها را تاریکتر بنوازید پس دود شوید و به بالا روید پس گوری درابرها از آن ِ شماست در ابرها تنگ نمیآرامید شیرسیاه سپیده دمان تو را شب ها مینوشیم تو را ظهرها مینوشیم مرگ استادی از سرزمین آلمان است تو را بهوقت غروب مینوشیم صبح ها مینوشیم مینوشیم و مینوشیم مرگ استادی از سرزمین آلمان است چشم او آبیست تو را نشانه میگیرد تیرش خطا نمیرود تیراو سربیست مردی درخانه زندگی میکند موی طلایی تو مارگارته سگانش را به جانمان میاندازد گوری در هوا ارزانیمان میدارد با مارها بازی میکند رویا میبیند مرگ استادی از سرزمین آلماناست موی طلایی تو مارگارته موی خاکستری تو سولامیت برگرفته ار : کارنامه، سال اول، شماره ۴ فوگ قطعه موسیقی که در آن یک ، دو یا چند تم تکرار می شوند، درهم میآویزند و به شیوه کونتراپون پرداخت مییابند. Fugue فوگ از کامل ترین اشکال موسیقی کلیسایی و یکی از پیجیده ترین انواع موسیقی پولی فونیک است |
![]() |
|