Oct 14, 2004
دو شعر از و. م. آیرو
■
شبها گاهی از يادِ تو خوابم نمیگيرد
و شبها گاهی به يادِ تو میخوابم
در اين ميان لحظاتی هست كه بيدار میمانم
لحظاتی
كه در يادِ هيچ كس میخوابم
■
از اين كه هنوز فكر میكنم هستم تعجب نمیكنم، چون هستم
از اين كه هنوز فكر میكنم خواهم بود تعجب نمیكنم،
چون فكر میكنم
از اين كه هنوز فكر میكنم مردهام تعجب نمیكنم،
چون زندگی میكنم
از اين كه هنوز فكر میكنم حرفی برای گفتن دارم تعجب میكنم
چون فكر نمیكنم!
برگرفته از کتاب : داد نزن دراین آینه کسی نیست!
|
 |
|