![]() |
![]() |
![]() |
Mar 15, 2008
مشكل جامعهی ايران، مانند همبرگر دوبل و سوبل، چند لايه و هضم آن دشوار است. سازندگان مدرنيست فيلمی كه در گيرودار اخذ مجوّز به بازار زيرزمينی، يا در واقع پيادهرويی، راه يافته است سارقان را نفرين كردهاند و فتوا دادهاند كه تماشای اين يكی فيلم بدون پرداخت حق صاحبان اثر استثنائاً حرام است. غيرعادی نيست كه برای ساختن همان فيلم، مانند تقريباً همهی موارد، از نرمافزار مسروقه و قفلشكسته استفاده شده باشد. ◄ انسان ِابزارنساز در جامعهی فرهنگی ايران میتوان حرفی را كه به ياد نداريم از چه كسی است يا جملهی يك مؤلف هموطن را كه نمیخواهيم وامدارش باشيم بدون شرمندگی برداشت، به جك و جرج و جيم نسبت داد و به عنوان كشف شخصی روی كاغذ آورد. ملانصرالدين ادعا كرد محل فرورفتن ميخ طويلهاش وسط دنياست و هركس قبول ندارد گــََز كند. ◄◄ مالكيت، عاريت، غنيمت در دنياى توليد انبوه و افراط در مصرف، كلمات هنوز از تنور درنيامده فرسوده و نخنما مىشوند. بسيارى مقالهها و سخنرانیها انگار فقط اين به نيت نوشته يا ايراد مىشوند كه كلماتی معين در آنها به كار رود. كلمات مىآيند و مىروند بی آنکه درك و هضم شده باشند. ◄◄◄ ازدحام مفاهيم |
![]() |
|