![]() |
![]() |
![]() |
Nov 12, 2004
از مجموعه شعر " هنگام که زهر اثر می کند " چاپ ۱۹۹۰ برونو ک. اوییر, شاعر معاصر سوئد سالها پیش آمدم اینجا و نگاه کردم به خیابانها موجی از غروب اروپایی شهر را بالا میبَرد و ازدرون من دور میشود هنگام که زهر اثر میکند کسی نیستم هرگز جز گرسنگیی بی تاب چیزها می دانم در باره گامها درطواف این گلدان مدفون با گلهای آبی کفآلود آوریل گرسنگی میکشم گرسنگی عدالت گرسنگی ارزش گرسنهی عمقی که بماند می دانم که تو نیز گرسنهای حتی اگر همه چیز به پایان برسد پلک هم نمیجنباند ایستگاه های قطار وباران حاکمان قدرتمند زندگیام بودند به خود بازآمدم بازو به دور خود حلقه زدم با حسی که انگار می گفت به کفایت انتظار کشیدهایم و دانستم که کلید راز نزد من بود |
![]() |
|