![]() |
![]() |
![]() |
Sep 20, 2005
![]() دور تا دور کسی را که در رویا میبینی دیوارهای بلند بکش بعد از لابلای نردههای نرم تن درآهنی جایی که باغچه پیدا میشود دسته دسته گلهای خندان بکار از همه نوع چراکه مردم فقط این گونه تو را میشناسند جایی را که در دید کسی نیست هیچ بکار گلها را همانطور در خاک بکار که همسایهها کاشتهاند تا هر کس که به آن سو بنگرد از باغچه سر درآورد همانطور که تو میخواستی اما جایی را که از آن توست و هرگز هیچکس نمی بیند بگذار گلها هر طور که میخواهند بشکفند بگذار سبزهها سرخوش و آزاد جوانهزنند یک جفت از خودت را زنده در خاک بکار دور تا دورش را بپوشان وسعی کن هیچکس نتواند چیزی از باغچهایی که تویی سر در بیاورد باغچهای پرشکوه فقط برای خودت که پشت آن گلهای خانگی تن بهم میسایند بیچاره سبزهها که حتا به چشم تو نمی آیند Fernando Pessoa & Co: Selected Poems, 1998 (ed. by Richard Zenith) |
![]() |
|