![]() |
![]() |
![]() |
Oct 21, 2006
«سنگ آفتاب» را نمیتوان در چند جمله خلاصه کرد. چون مانند تمام شاهکارهای شعری این قرن ساختمانی آنچنان دارد که خود انتقادگر خویش است. یکی از خصوصیات هنری این گونه آثار، آن است که منتقد حرفهیی را موجودی زائد میسازد. تنها کاری که از او ساخته است این است که روشی برای خواندن شعر پیشنهاد کند و در موارد دیگر خاموش بماند یعنی باید خاموش بماند بنابراین توصیه میکنم که پس از خواندن این مقدمه آن را فراموش کنید. به سخن دیگر این به داستان آن نقال میماند که وقتی از او پرسیدند کی به اصل مطلب میرسی، گفت اصل مطلب همین است. شعر پاز داستانی بیانتهاست از داستان گویی بیانتها. داستان او داستانهای دیگری باز میگوید که خود نقل نقالان خواهد بود. سوال: چه کسی داستان را آغاز کرد؟ پاز به پاسخ این سؤال تا حد امکان هر شاعر نوآوری که من میشناسم نزدیک شده است. چون هر شاعر ورزیدهای میگوید جواب این است که جوابی نیست، به جز علامت سؤالی، یا در مورد سنگ آفتاب علامت دو نقطهایی(:) که خواننده را دعوت به بازخوانی میکند. این شعر به شیوهی «بیداری فینگان»هاست که بین احتیاج به همه چیز را گفتن و اشتیاق به سکوت مطلق چون «تراپیستها» نوسان میکند. این شعریست که همه محتاج سرودنش هستند. سوال: آیا دانته چنین احساسی نداشت؟ جواب: بله، البته. اگر احتیاج به تعریف دارید من میگویم که سنگ آفتاب شعریست به شیوه هراکلیتوس و همچنین شعریست مورد پسند «مارتین بوبر» که راه رهایی از نومیدی اگزیستانسیالیستی را در کشف خویشتن در درد دیگران میداند.از اینرو این شعریست سیاسی، گر چه آنرا با راه حلهای آسانِ بشر دوستی آزادیخواهانه کاری نیست. همچنین این شعر، چون سایر اشعار پاز شعریست در بارهی به خواب نرفتن. دونالد گاردنر، مترجم انگلیسی «سنگ آفتاب» پاز شاعر عشق است، چنانکه شاعر مرگ و تنهایی هم هست. شعرش عمق متافیزیکی دارد. توجهاش بیشتر به تضاد میان هستی بیزمان و هستی در زمان است. این توجه در شعر بلند «سنگ آفتاب» که همگان شاهکار او شمردهاند، متجلی است. قریحهی غنایی فوقالعاده و قدرت ساختمان سمفونیک او به تی.اس.الیوت میماند. احمد میرعلائی متن کامل «سنگ آفتاب» در باغ شعر «تراپیست»، فرقهای مسیحی معتقد به سکوت همیشگی. |
![]() |
|