باغ در باغ
باغ در باغ

Editor Khalil Paknia

باغ در باغ    | برگ‌ها   | شعر    | داستان   | نقد   | تماس   |


Jan 13, 2008


    ببرسواری
    ◄◄موج كوتاه با برد بلند

    محمد قائد



    حضور
    کامبیز بزرگ‌نیا

    از تو
    تنها
    این‌ها مانده:
    بارانی که پنجره‌ها را می‌شوید
    مخمل صندلی که هر روز ساییده‌تر می‌شود
    مهتابی بالای سرت که آن‌قدر چشمک زد که سوخت
    شب‌پره‌ای که از صندلی‌ات پر کشید و نشست
    بر دستگیره‌ی کشویی
    که هیچ‌کس نمی‌داند
    دو سکه‌ی کوچک در آن مانده هنوز

    و مانده هنوز
    لکه‌ی ماتی
    بر لب لیوان نیمه خالی و
    بارانی که می‌بارد و می‌بارد

    و مانده هنوز
    نام‌ات بر لبان من و
    لکی بر گلوی من






:

بایگانی

:


پرشین بلاگرز