باغ در باغ
باغ در باغ

Editor Khalil Paknia

باغ در باغ    | برگ‌ها   | شعر    | داستان   | نقد   | تماس   |


Feb 12, 2009


    مطلب تازه‌ای نیست
    عنوان غالب
    مشق‌های سیاه است.


    **

    حول وحوش همين ساعت می‌آيی
    شاهد هم دارم
    همين آونگ سرگردان
    که می‌رقصد بی‌قرار
    در گنجه‌ای قفل شده
    يا همين فنجان قهوه
    و پرده‌ی تار روی عينک من
    که ديگر نيست.

    دستگيره‌ی در را می‌چرخانی
    تا شب زمستانی وارد شود
    نيم دوری بزند
    دراين شال‌گردن سپيد
    و برف گونه‌هايت
    گدازه‌های آتش‌فشانی خاموش
    بریزند
    روی اين ميز کوچک
    که پايه‌های لرزانی دارد
    مثل دست‌های من
    و خاکستر اين سيگارهم
    پريشان شود.

    دو روزنه‌ی آبی
    روشن می‌کند
    اين گوشه‌ی تاریک را
    و ستاره‌ای قطبی
    راه می‌برد مرا
    در اين جزيره‌ی گمشده.






:

بایگانی

:


پرشین بلاگرز