باغ در باغ
باغ در باغ

Editor Khalil Paknia

باغ در باغ    | برگ‌ها   | شعر    | داستان   | نقد   | تماس   |


Jul 22, 2009

    ۱
    ...روی هم می‌چید شاخه‌های سوزان را
    وز ره دودی که برمی‌خاست از آن‌ها
    نقش آن مطرود حیله‌جوی را می‌دید
    آن مزور میهمان پُرخطر را خوب می‌پائید
    چون به بانگ باد و باران گوش می‌داد
    به‌نظر می‌آمدش کان فتنه آزار مردم دوست
    هست در کار سخن گفتن..

    منظومه«سریویلی»- نیمایوشیج



    ۲
    ...وقتی جمعيتی عظيم كه بچه‌ی دانشگاه است بيرون‌ نگه داشته می‌شود و دوگانه‌ را از خيابان‌های اطراف به درگاه يگانه می‌گزارد، عملاً يعنی آن‌ها كه چمن دانشگاه را (‌در هر دو معنی) آسفالت كرده‌اند در محاصره‌اند؟ آيا با رُمبيدن حصارهای ذهنی، دژبانان قلعه‌های سابقاً پرهيبت به مدافعان حريمی پشت نرده‌ها تبديل می‌شوند كه به‌سرعت آب می‌رود و مدام كوچك‌تر می‌شود؟
    نرده‌های ظريف دژها محمد قائد- ۳۰ تیر ۸۸




    ۳
    ...پایان بازی به این صورت نیست که همه به خانه‌هایشان روند و منتظر باشند تا بازی دیگری آغاز شود. سوژه‌ها، ذهن‌ها، دگرگون می‌شوند. بیزاری پدید می‌آید، از هرچه دل‌انگیزش خوانده‌اند. برای همه، این جنگ با خدا نخواهد بود. کاری که توده‌ی مردم می‌کنند، این است که میان خدای خود و خدای آن‌ها فرق بگذارند. مردم در طول تاریخ چنین کرده‌اند، باز هم چنین خواهان کرد و این حق آنان است. این بار اول نیست که مردم در برابر مقدسان قرار گرفته‌اند. باز هم این بار، خدای این طرف و خدای آن طرف یکدیگر را خنثی می‌کنند و ستیز، زمینه‌ای زمینی می‌یابد. در جنبش این روزها، خدایان هنوز به جنگ یکدیگر نرفته‌اند. آنان هنوز در سازش با یکدیگر به سر می‌برند و می‌توانیم با نظر به نقش سوژه‌ساز آنان بگوییم که سوژه‌ها، هنوز سوژه‌هایی یکسر متفاوت نشده‌اند....
    در ایران چه می‌گذرد؟ مقاله‌ی دوم محمدرضا نیکفر






:

بایگانی

:


پرشین بلاگرز