باغ در باغ
باغ در باغ

Editor Khalil Paknia

باغ در باغ    | برگ‌ها   | شعر    | داستان   | نقد   | تماس   |


Oct 6, 2008

    شهر
    تد هیوز


    ترجمه: خلیل پاک نیا



    شعرهای تو
    مرکز شهری تاریک‌
    رمان‌ها، داستان‌ها، یادداشت‌های تو
    حومه‌های این شهر بزرگ
    تمام شب هتل‌ها مثل ساختمان‌های اداری روشن‌اند
    با کشیش‌ها، زوار، عالمان علوم.
    در این شب‌ها، سرگردان در شهر می‌رانم
    آرام، بی‌هدف
    تنها در تاریکی‌ام می‌چرخم
    غرق این فکر که چه کردی
    تقریبا همیشه نزدیک چهارراه‌ها
    یک لحظه تو را می‌بینم --
    به بالا خیره‌ای، گم‌گشته، شصت‌ساله‌ای.

    جعمیت پشت سرت جمع می‌شوند.
    ساکن مثل صخره ایستاده‌ای
    چهره‌ات زیر نور زرد یا نارنجی،
    بیابان سرخ پوست‌ها، وحشی، حیران.
    می‌خواهی چیزی بپرسی اما نمی‌توانی
    به هر چهره‌ای خیره می‌شوی
    تلاش می‌کنی کسی را به یاد بیاوری
    تو را نادیده می‌گیرند.
    بعد چراغ قرمز می‌شود
    و موج‌ها تو را پشت سر می‌گذارند.

    آنگاه مرا در ماشین می‌بینی، خیره به تو
    می‌دانم داری فکر می‌کنی: او را می‌شناسم؟
    تلاش می‌کنی، ابرو درهم می‌کشی
    تا به یاد بیاوری--
    یا ناگهان به یاد نیاوری.



    from:Howls & Whispers(1998),Ted Hughes

    ۲۷ اکتبر ۱۹۹۸، روزی که می‌توانست شصت‌ سالگی سیلویا پلات باشد. مجموعه شعر«نامه‌های تولد» تد هیوز منتشر شد که بسیار مشهور است. «نجوا‌ها و فریادها» شامل ۱۱ شعر است . شعرهایی که به راحتی می‌توانست در همان کتاب «نامه‌ها» منتشر شود ولی به دلایل نامعلومی تد هیوز آن را جداگانه و خیلی محدود( در ۱۱۰ نسخه) منتشر کرد. شاید به سنت شراب سازان می‌خواست از تولید هر سال، یکی دوتا نمونه اعلاء برای دوستان نزدیک کنار بگذارد.
    شعر «شهر» از این مجموعه ترجمه شده است. تد هیوز در ۲۸ اکتبر ۱۹۹۸ درگذشت.





:

بایگانی

:


پرشین بلاگرز