![]() |
![]() |
![]() |
Nov 26, 2007
☺نوشتن درباره آثار هرکس نیازمند آميزهيی دقیق از احساسات و خونسردی است، دیالکتیکی است پایان ناپذیر که منتقد همواره بايد در دو قطب آن رفت و آمد کند و اسیر هیچ کدام نشود، که اسیر احساسات شدن نتيجهاش همین يادداشتهای سطحی پس از مرگ او میشود، متونی که اگرچه به نیت ادای دین به شاعر منتشر شده، تبعات دیگری دارد و اسیر خونسردی شدن نتيجهاش همان خروار ها نقد پوسیده است که به قول مارکس، فقط به درد «سپردن به دندان موشها» میخورد. قیصر امین پور، از آن دسته شاعرانی است که قصد مبارزه با زبان تثبیت شده عصر خود را ندارند و در نتیجه به تحریک عواطف و احساسات خوانندگان شعر و بيان دغدغههای سانتیمانتال شخصی و ذکر تنهایی و غم و عشق و نظایر آن در شعرشان میپردازند. امينپور در شعرش فاصله امن خود را با زبان با دقت حفظ میکند و در اکثر قریب به اتفاق آثارش هیچ آسیبی به زبان معیار نمیرساند. شعرهای او را به راحتی ميتوان به هر زبان دیگری ترجمه کرد و پیامش را به گوش مردمان جهان رساند، میتوان برای کسی تعریف کرد و خواندنشان برای تحریک احساسات رقیق شخصی بسیار مفید است. به عنوان نمونه، بخشهايی از شعرهای قیصر امین پور را از کتاب گزیده اشعارش (نشر مروارید) نقل میکنيم؛ پس کجاست؟/ چند بار/ خرت و پرتهاي کیف باد کرده را/ زیر و رو میکنم/ پوشه مدارک اداری و گزارش اضافه کار و کسر کار/ کارتهای اعتبار/ کارتهای دعوت عروسی و عزا/ قبضهای آب و برق و غیره و کذا (ص۴۳) رفتار من عادی است/ اما نمیدانم چرا/ این روزها/ از دوستان و آشنایان/ هرکس مرا ميبيند/ از دور ميگويد؛/ این روزها انگار/ حال و هواي دیگری داری،/ اما/ من مثل هر روزم/ با آن نشانیهای ساده/ و با همان امضا، همان نام/ و با همان رفتار معمولی/ مثل همیشه ساکت و آرام" (ص ۷۶)... چنین نگاهی به شعر، رویکرد غالب امین پور در آثارش است و باید به صراحت بگوییم که در بهترین حالت، اينها چیزی جز نثر منظوم نیستند. درک این مساله نیاز چندانی به نظریهپردازی و نقد و تحلیل ندارد، کافی است وزن نیمایی این شعرها را از آنها بگیریم و تقطيعشان را به هم بزنیم ☺بين سنتهای غالب شعر پس از نیما در زبان فارسی، قیصر امین پور را نه میتوان وامدار نیما و شاملو و رویایی دانست، نه ادامه اخوان ثالث و اسماعیل خویی و نه دنباله هوشنگ ایرانی و تندر کیا. او به وضوح در سنت نادرپور و توللی قرار دارد، سنت شعر رمانتیک مدرن فارسی همان سنتی که براهنی معتقد بود دوره آن به پايان رسيده است. ◄درباره زندگی پس از مرگ قيصر امين پور--امير احمدی آريان |
![]() |
|