باغ در باغ
باغ در باغ

Editor Khalil Paknia

باغ در باغ    | برگ‌ها   | شعر    | داستان   | نقد   | تماس   |


Mar 14, 2006



    دوشعر تازه از : نسیم خاکسار








    هيچ فكرش را نمی‌كردم


    آماده نبودم
    جانوری ببينم در اتاقم
    - نيمه شب-

    پرچم افراخته
    خاموش
    نشسته روی ميزم
    نگاهم كند.
    بی‌آزارتر از رنگ ِبال‌اش
    رنگ نديده بودم.
    در ِايوان گشودم
    تا راه ِبرون‌رفت داشته باشد.
    حيفم می‌آمد
    دلبسته‌ی جائی تنگ شود
    صبح كه برخاستم نديدم‌اش .
    رنگی از او اما
    در اتاقم مانده بود
    روی ميز
    پای دفتری
    كه هنوز باز بود
    با يادداشتی ناتمام

    ۲۴ فوریه ۲۰۰۶- اوترخت



    برگشتن زن زيبا از آرايشگاه


    موهای‌اش را كوتاه كرده
    گردن‌اش دراز‌تر شده
    آينه را می‌‌چرخاند
    خود را می‌‌چرخاند در آينه
    موهای‌اش كوتاه شده
    زيباتر شده
    - موهای‌اش ، گردن‌اش-
    كسی آنها را نمی‌‌‌بيند.
    از آن كلاغ نشسته بر درخت
    و گربه‌ای كه بر بلندترين رف ِخانه قوز كرده است.
    تنهاتر است
    زن زيبا.


    ۱۱ مارس ۲۰۰۶- اوترخت





:

بایگانی

:


پرشین بلاگرز